یک منتقد سینما: بیسوادی در سینمای ایران جدی است
|
سي
سال وقت خود را هدر داده ايم |
یک منتقد سینما با بیان اینکه سینمای ملی در کشور نداریم تأکید کرد:
سینما امروز وضعیت اسفناکی دارد که محصول مدیریت مسئولان فرهنگی در 30
سال اخیر است. مسعود فراستی منتقد سینما شامگاه سه شنبه در نشست رابطه
فلسفه و سینما در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در قم افزود: سینمای
ایران وضعیت اسفناکی دارد و هیچ کدام از فیلم هایی که با هزینه های
بسیار زیاد ساخته می شوند ما را به سمت سینمای دینی نبرده و راه به
جایی نمی برد چه فیلم هایی که مسئولان از آن حمایت کرده و چه فیلم هایی
که حمایت نکرده اند.
او در توجیه چرایی این موضوع ابراز داشت: چون بیشتر
فیلم ها وطن فروش هستند؛ با پول مردم ساخته می شوند و باج به غربی ها
می دهند و فیلم های جشنواره ای هستند.
وی اضافه کرد: این محصول مسئولان فرهنگی و سینمایی جامعه است که باید
جواب بدهند. این منتقد ادامه داد: این مبتذل هایی را که به اسم کمدی در
سینما نمایش می دهند و از سکس پنهان تا بدترین مسایل را دارد و تنها
جیب مردم را خالی می کنند و انسان جرئت نمی کند با خانوده این فیلم ها
را ببیند.
وی با انتقاد از دادن جایزه به برخی فیلم ها بیان
کرد: فیلم «جرم»
کیمیایی شنیع و فاجعه است و با مسایل و انقلاب این مردم بی ربط است و
نباید به آن جایزه داد اما مسئولان فرهنگی به او جایزه می دهند و
خودشان هم دلیلش را نمی دانند.
این منتقد با بیان اینکه مشکل سینمای ایران این است که فرم ندارد اضافه
کرد: نه فرم سینمای ملی و نه سینمای ملی داریم همان طور که فیلم نزدیک
به حس دینی داریم اما سینمای دینی نداریم. وی اذعان داشت: من هیج فیلم
دینی در سینما سراغ ندارم اگرچه چند فیلم هستند که حس دینی به انسان می
دهند اما سینمای دینی نداریم؛ همین فیلم ملک سلیمان و سریال هایی که با
عنوان دینی مطرح اند از دید من چون فرم دینی ندارند، دینی نیستند. این
منتقد افزود: من نه یوسف و نه امام علی (ع) و نه مختارنامه را دینی نمی
دانم؛ برخی از این ها موضوعات دینی دارند و برخی تاریخی هستند اما فرم
دینی ندارند؛ ممکن است فیلمی موضوع دینی نداشته باشد اما حس دینی را به
مخاطب منتقل کند.
وی با رد کردن ارتباط مستقیم میان فلسفه و هنر گفت: سینمای فلسفی
معنایی ندارد همان طور که سینمای اندیشه بی معناست؛ در سینما به صورت
مجرد نمی توانیم از مرگ حرف بزنیم بلکه از مرده به مرگ و از فیزیک به
متافیزیک می رسیم.
این منتقد اظهار داشت: در غرب فیلم های به شدت مبتذل را به صورت شبه
فلسفی به خورد ما می دهند و بیشتر مسئولان فرهنگی ما هم گول این حرفها
را می خورند.
وی افزود: آمریکا اگر اسلحه هم نداشته باشد، می
توانند دنیا را بگیرد؛ ابتدا با سینما و تصویر زمینه را آماده می کنند
و بعد با اسلحه دنیا را می گیرند؛ ما هیچ کدام از شعارهای درست و حسابی
و ارزشی انقلاب را نتوانسته ایم به درستی در قالب تصویر و فیلم منتقل
کنیم.
او تصریح داشت: «طلا و مس» از معدود فیلم هایی است که رنگ و بوی دینی
دارد و از بعد عرفانی حس های با ارزشی را به انسان منتقل می کند. این
منتقد درباره نقش حوزه ها در ایجاد سینمای دینی ابراز داشت: حوزه های
علمیه باید جلسات نقد و بحث سینمایی را بیشتر کند تا ارتباط نزدیکتری
از این راه میان مفاهیم دینی و سینما اتفاق بیفتد. وی اضافه کرد: حوزه
های علمیه در حوزه سینما کم کار کرده و کار چندانی نکرده اند و باید
دوره های تخصصی نقد فیلم و فیلمنامه نویسی بیشتر از گذشته در حوزه
برگزار شود. این منتقد عنوان کرد: هنوز کاری برای کاربردی کردن فلسفه
اسلامی با هدف تاثیر و تاثرگذاری بر سینما شروع نشده است و در ایتدای
راه هستیم. وی تأکید کرد: در این 30 سال وقت خود را هدر داده ایم و
باید این مباحث جدی را در قم انجام دهیم تا سمت و سوی کاربردی پیدا کند.
او اضافه کرد: بیسوادی در سینمای ایران آنقدر جدی
است که تمایلی به سمت فلسفه وجود ندارد و ابتدا باید فکری برای رفع این
بیسوادی کرد تا بتوانیم این ارتباط را ایجاد کنیم.
منبع:
روزنامه سینمایی بانی فیلم |
آماده سازي سند: مدير سايت سينما قدس اردبيل
| 07 خرداد 1390 |