4) برنامه مالی مختص این برنامه و
نحوه اختصاص به بخش های مختلف برنامه فاقد شفافیت لازم است
.
5) شائبه اکران کمی 30 فیلم بدون
لزوم پشتوانه اقناعی مخاطب برای ضرورت بخشیدن به اکران این فیلم ها (یک
رفتار فرهنگی) و در راستای بالا بردن آمار کمی اکران فیلم در سینماهای
کشور، یکی دیگر از نگرانی ها برای عدم موفقیت این برنامه است
.
6) اکران فقط فیلم بلند ایرانی برای
مخاطب این برنامه بدون حضور فیلم کوتاه و مستند و بالاخص فیلم خارجی با
ضرورت درک آماده نمودن یک بسته جذاب نمایشی، یکی دیگر از ضعف های این
برنامه است.
7) اصرار بر وفاق همه نهادهای فرهنگی
خارج از ارشاد برای اجرایی شدن این برنامه در حالی که در میان
سینماگران، این برنامه فاقد وجاهت اقناعی است یکی دیگر از عدم شناخت
متولیان از ضرورت های نحوه فعالیت های فرهنگی است.
8) در حالی که فیلم های داستان محور
(فارغ از کیفیت این آثار) با خیل ستارگان سینمایی امکان تشویق مردم
برای سینما رفتن را ندارند، متولیان این برنامه چگونه می خواهند مردم
را به دیدن فیلم های این گروه که عمدتاً تولید کنندگان بر اساس منویات
شخصی خودشان از سینما یا بر اساس سفارش فیلم را ساخته اند، دعوت
نمایند؟
9) با هدفمند کردن یارانه ها و کاهش
قدرت خرید آثار فرهنگی توسط مردم، متولیان امر فاقد برنامه روشنی برای
رفع این تهدید هستند.
10) رویکردهای محتوایی فیلم های این
برنامه براساس سلیقه دولت تنظیم می گردد نه سلیقه مخاطب و این بزرگترین
دلیل عدم موفقیت این برنامه خواهد بود.
11) اکثر سینماهای مشارکت کننده در
این طرح فاقد رویکرد فرهنگی در سیاستگذاری نمایش خود می باشند و امکان
تبدیل به یک پاتوق فرهنگی را ندارند
.
12) نیروی انسانی سینماهای این طرح
فاقد آموزش لازم برای اثر بخشی متناسب با اجرای نمایش فیلم ها در
سینماها هستند.
13) گروه های مرجع حوزه سینما و
سایر هنرهای مرتبط با آن با این طرح نتوانسته اند ارتباط لازم را
برقرار نمایند.
14) در سینمایی که مردمانش هر 6
سال یک بار سینما می روند اجرای چنین طرح هایی نمی تواند ضامن خوبی
برای موفقیت برنامه ها باشد .
15) نیاز مردم در حوزه نمایش
سینمایی کشور، جذابیت و احترام به شعور مخاطب است و متأسفانه اکثر
تولیدات سینمایی کشور بر اساس این نیاز تولید نگردیده اند و اکران فیلم
های با مخاطب محدودتر در سینمایی که بحران مخاطب دارد با موانع لاینحلی
مواجه است
.
16) در تجارب موفق سینمایی جهان
اول عادت دادن مردم به سینما رفتن در دستور کار متولیان دولتی و خصوصی
قرار گرفته است و سپس منویات فرهنگی خود را با صنعت سرگرمی سازی به
مردمشان که به این عادت مبتلا شده اند، انتقال می دهند، اما در ایران
منویات فرهنگی ناب خودمان را می خواهیم با فیلم های بدون مخاطب و غیر
کیفی و با سالن های بدون مخاطب انتقال دهیم!
نويسنده: امیرحسين علمالهدي |
آماده سازي سند: مدير سايت
سينما قدس اردبيل | 22 تير ماه 1390 |