درباره طرح اكران فيلمهاي خارجي در گروه آثار مخاطب
خاص
اختراع دوباره سينما
اظهارنظر در
مورد سياست
هاي حوزه نمايش سينمايي دولت دهم سخت
تر از پيش
بيني نتايج فوتبال جام جهاني سال ٢٠١٤ برزيل است! ديگر
عادت كردهايم كه سياست
ها و روشهاي اجرايي در حوزه سينما را تا زمان اجرا با
نگاه ترديد بنگريم و نگران آينده باشيم. نگاهي به اراده اكران فيلمهاي
خاص طي يك سال گذشته همان نگاه بي
برنامه
اي است كه تا به امروز نتوانسته است اين اراده را
اجرايي نمايد و هر روز شاهد تولد يك اراده ديگري در دل اراده ديگري
هستيم كه حكايت همان «با يك دست چند هندوانه برداشتن است!»
مطمئناً نميتوان چند موضوع كه ماهيت متفاوت دارند؛ را
در يك برنامه تجميع كرد و مراد از اطلاعيه اخير معاونت محترم سينمايي
نيز نشان از سردرگمي در حل كردن چندين مسئله با يك فرمول دارد!
اكران فيلمهاي خاص به همراه
فيلم هاي خارجي در طرح اكران خاص را ميتوان مصداق اختراع دوباره
سينما نيز ناميد كه فقط ايرادش اطمينان از اختراع موجود جديدي است كه
ديگر سينما نميتوان ناميدش و همان موجودي خواهد بود كه بيشتر به «شتر
گاو پلنگ» شباهت خواهد داشت! اگر مراد از اين اطلاعيه اكران توأمان
فيلم خاص ايراني و خارجي است كه نگارنده بارها اعلام نمودهام كه روش
اجرايي درست اكران فيلمهاي خاص بدون توجه به ضرورت وفاق با بدنه
فرهنگي سينماي ايران (قبول كنيم اين وفاق در پايين ترين ميزان خود طي
٣١ سال گذشته رسيده است!) نميتواند روش مترقيانهاي باشد و چنانچه اين
طرح با اين بدنه همراه گرديد؛ ميبايست شرايط حاكم بر رفتار مخاطبان را
نيز ارزيابي ميكرد و اين شرايط همان قهر مخاطب ايراني با سينماست كه
تا مطمئن نگردد در طرح ها و سياست هاي سينمايي اصل بر احترام به
مخاطب است؛ از هيچ طرحي استقبال نخواهد كرد!
به عنوان يك فعال حوزه نمايش معتقدم سينما در ايران از
نگاه مردم مجموعهاي پر از تضاد و خودخواهي است كه تنها چيزي كه در آن
مفهوم ندارد؛ توجه به خواست منطقي مردم از سينماست. واگذاري ورود و
نمايش فيلم خارجي به توليدكنندگان فيلم ايراني فعال كه هميشه از كمبود
نقدينگي دم ميزنند و اجازه اكران در ظرفيت اشاره شده توسط اين
توليدكنندگان ميتواند نقطه شروع منطقي نمايش فيلم خارجي باشد و دولت
نيز در مقام ناظر به أيفاي نقش حاكميتي خود بپردازد. نمايش فيلمهاي
خارجي با رويكرد فرهنگي خاص نيز بازهم توسط قشر توليدكننده فيلم فرهنگي
و با حمايت دولت ميتواند باعث اثر بخشي بيشتر اكران فيلم هاي خاص تر
گردد. البته تمام اين پيشنهادات زماني ميتواند در زمان اجرا اثربخش
باشد كه دولت بداند كه در سينما چه ميخواهد و از همه مهمتر براي
موفقيت مجموع سياست ها و روش هاي اجرايي در سينما هر بخش تعريفش مشخص
گردد و جايگاه هر سياست در حوزه تخصصي خودش روشن گردد و قرار نيست كه
يك روش اجرايي مشكل تمام سينماي ايران را در حوزه نمايش حل نمايد،
هرچند ديگر عادت كردهايم كه هربار دوباره آزمايش نماييم و نميدانيم
براي سينمايي كه بيش از ١٠٠سال عمر دارد؛ نميتوان همانند يك طفل ١ساله
رفتار نماييم و در اين سن رفتار به همراه پختگي، نشان از خرد دارد نه
نشان از نابلدي!
القصه فعلاً كه نه نمايش مخاطب خاصي راه افتاده است و
نه نمايش فيلم خارجي و به نظر ميرسد متوليان نمايش فيلمهاي خاص
نتوانستهاند در تأمين فيلم ايراني موفق عمل نمايند و ترجيح دادهاند
كه دست به دامان فيلم خارجي شوند هرچند مطمئن ميباشم كه اگر نهايتاً
اين طرح اجرايي گردد؛ به هزار و يك دليل نميتواند موفق باشد و مقصر
اصلي در آن زمان باز هم منتقداني هستند كه با رويكرد سياسي نگذاشتهاند
اين طرح به نتيجه برسد!
البته اين متوليان عزيز بدانند كه سينماي ايران ملك
شخصي هيچ كس نيست و اگر نقد دلسوزانهاي به همراه راه حل بيان ميگردد
به منزله علاقه منتقد به سينماي ايران است و اگر اين علاقه نبود كه هر
چند يكبار ميبايست منتقد تمام مشكلات نمايش سينما را با يك تحليل نقد
كند!
نويسنده: اميرحسين علمالهدي |
آماده
سازي سند:
مدير سايت سينما قدس اردبيل |
13 شهريور 1390 |