آثاري كه با
هزينههاي بالا توليد شدهاند كمترين بازدهي را در گيشه داشتهاند |
شكست تجاري فيلمهاي دولتي در اكران سال 90 |
مروري به فيلمهاي اكران شده در سال 90
نشان دهنده اين نكته است كه اكثر فيلمهايي كه با سرمايه دولت تهيه
شدهاند، در گيشه شكست خوردهاند. ظاهراً اينكه فيلمي با سرمايه دولت
ساخته شود براي برخي دليل موجهي است كه هيچ دغدغهاي براي بازگشت
سرمايه نداشته باشند. در حالي كه اين آثار از كل بودجه عمومي ساخته
ميشوند و برخي از آنها با هزينه
هاي گزافي توليد شدهاند بي
آنكه از استقبال مخاطبان و حتي منتقدان
و كارشناسان برخوردار شوند يا گامي در جهت اعتلاي صنعت سينما بردارند.
شايد يكي از مهمترين دلايل شكست فيلم
هاي دولتي، سفارشي بودن آنها باشد.
نكتهاي كه باعث ميشود فيلمساز تنها در پي مصور كردن سفارشي باشد كه
از فلان دستگاه دولتي گرفته است. نتيجه
اش هم آثاري است كه فاقد جذابيت براي مخاطب هستند و به همين دليل در
گيشه شكست ميخورند.
گفتگوي روزنامه سينمايي «باني فيلم» با محمد آفريده
آفريده: مديريت سينما بايد قابليت هاي
سينماگران را متبلور كند نه اينكه جلوي رشد استعدادها را بگيرد. محمد
آفريده در خصوص عدم موفقيت فيلمهاي دولتي در اكران عمومي به باني فيلم
ميگويد: بخشي از ذات هنر به استقلال هنرمند برميگردد، هر اندازه اين
استقلال بيشتر باشد، اثر خلق شده با كيفيت بهتري ارائه خواهد شد. آثاري
كه با حمايت مستقيم دولت يا سازمان ها و نهادهاي دولتي ساخته ميشود،
گرچه ممكن است، تمام امكانات را در اختيار فیلمساز قرار دهد، اما به
دليل اينكه حريت و جوهره لازمه در آن كمتر ديده ميشود، نتيجه چندان
خوبي به دست نميدهد.
مدير سابق مركز گسترش سينماي مستند و
تجربي اين گونه ادامه ميدهد: حمايتهاي دولتي در همه جاي دنيا از
سينما صورت ميگيرد و به خصوص در سينماي جمهوري اسلامي، به اعتقاد من
اين حمايت حتي بايد پر رنگتر از شرايط فعلي صورت گيرد، چون ما در
ميزانسن منحصر بفردي قرار داريم، به دليل اينكه سينماي ايران آنقدر
استقلال ندارد كه بتواند گليم خودش را به تنهايي از آب بيرون بكشد،
البته من اصلاً به اين شيوه نيز معتقد نيستم، در اينجا ما نيازمند
تعامل مثبت و مفيدي ميان سينما و دولت هستيم.
وي با اشاره به نقش مهم و تأثيرگذار
مديريت پويا، معتقد است: مديريت پويا ميتواند از استعداد و قابليت
هاي بخش خصوصي بهترين بهره را براي نيل به اهداف فرهنگي خود ببرد، اما
متأسفانه در حوزه فعاليت ها و حمايت هاي دولتي از سينما، اين مديريت
فرهنگي پويا و آگاه وجود ندارد يا جسته و گريخته حضور دارد. براي همين،
اين گونه فيلمها (كه با حمايت دولت ساخته ميشود) ممكن است با بودجه
هاي هنگفتي نيز ساخته شود، اما بيشتر به شكلي محدود به نمايش
درميآيند. نمونه هاي همين موضوع را ميتوان در سينماي اروپاي شرقي
مانند شوروي سابق جستجو كرد كه عمدتاً هزينه هاي زياد و يك طرفه اي
براي فيلم ها ميشده است و اينگونه فيلم ها را هيچگاه در چرخه جهاني
نديدهايم. در صورتي كه سينما ذات و جوهرهاي جهاني دارد و مخاطب
سينما، گسترده و بيشمار است. اگر ما بتوانيم چيدمان و مديريت آن را
بهتر كنيم، نتيجه بهتري خواهيم گرفت.
وي در بخش ديگري از صحبت هايش به اين
نكته اشاره دارد: در كشورهاي صاحب صنعت سينما اين نكته مورد توجه است
كه در حين حمايت دولت از سينما، فضايي براي حضور افراد مؤثر و صاحب نظر
در سينما ديده ميشود تا آنان نيز احساس كنند كه نقشي در سينما دارند،
اما متأسفانه در كشور ما روال اينگونه است كه سازمان ها و نهادها فقط
پول ميدهند و هيچ انگيزه ديگري براي فیلمساز ايجاد نميكنند و اصلاً
به اين موضوع فكر نميكنند كه اگر فيلم خوبي از كار درآمد، آيا ساير
عوامل نيز بهرهاي از اين فيلم خواهند برد؟ چون اين نكات مورد توجه
قرار نميگيرد، شاهديم جسته و گريخته ممكن است، يكي دو فيلم در نهايت،
خوب از كار در بيايد.
آفريده ميگويد: مديريت دولتي بايد
شرايطي را ايجاد كند تا در مرحله اول فیلمساز كه ميخواهد اثري را خلق
كند، احساس نكند، در چنبره مجموعهاي از دستورالعمل ها و مباحث و
مشكلات حوزه هاي دولتي قرار گرفته است. متأسفانه ما احساس ميكنيم چون
بخش دولتي هستيم و پول در اختيار داريم، همه چيز بايد آنگونه كه ما
ميخواهيم، ساخته شود، ميخواهم بگويم كار هنري فقط با اراده ما ساخته
نميشود.
اساساً هنر چندان در
اين قيد و بند قرار نميگيرد، ما بايد فضاي مثبت فرهنگي را در جامعه
ايجاد كنيم آن وقت تمام سازمان ها و نهادهايي كه امكان حمايت از سينما
را دارند نيز با ظرافت و حركتي زيرپوستي، مسير و بستر را براي حضور
فعالانه فیلمسازان فراهم كنند.
با اين شيوه يقين دارم، بسياري از فيلم
ها كه آرزوهاي فرهنگي كشور ما را برآورده ميكند، ساخته خواهد شد، اما
ما عادت داريم با ايجاد جزيره هايي و همين طور اهلي خواندن برخي نسبت
به ديگران، جلو رويم، بنابراين اينگونه ميشود كه عليرغم صرف هزينه
هاي هنگفت نتيجه دلخواه را نميتوانيم بگيريم.
حوزه فرهنگ و هنر بيش از هر چيزي با
محبت سنخيت دارد تا با سوءظن و عدم اعتماد، هر چقدر اين فاصله بين
هنرمند و مديريت كمتر باشد، به عقيده من خلاقيت ها و نشاط فرهنگي
بيشتري در جامعه بروز ميكند. وي بر اين باور است كه دولت بايد فضايي
براي ابراز وجود همه ذائقه ها فراهم كند؛ چرا كه هنر، در جريان اين
زاد و ولد فرهنگي به وجود ميآيد. مقوله فرهنگي چندان با انتخاب هاي
شخصي ما جور در نميآيد. ما بايد اتمسفر لازم را در فضاي فرهنگي جامعه
ايجاد كنيم، آن وقت خود به خود در اين مسير، ما به همه آنچه كه نياز
داريم خواهيم رسيد، اما اگر غير از اين باشد و اين جريان طبيعي را قطع
كنيم، شاهد اين خواهيم بود كه فيلم هاي فاخر متعددي ميسازيم كه رنگ و
بويي ندارد.
گفتگوي روزنامه سينمايي «باني فيلم» با جواد نوروزبيگي
نوروز بيگي: وقتي بحث سفارش پيش ميآيد
جذابيت به حاشيه ميرود. جواد نوروزبيگي نيز در همين باره ميگويد: در
اينجا بحث سفارش مطرح است كه هدفش فرهنگسازي براي جامعه است، مسئله
بعدي پذيرش مردم است كه آيا اين فرهنگ سازي را ميپذيرند يا نه. بخش
دولتي با ساخت اينگونه فيلمها، مي خواهد خلاء پرداختن به يكسري
موضوعات را پر كند.
اين تهيهكننده سينما در گفتگو با
«باني فيلم» ميگويد: اما بخش خصوصي نوع نگاهش به موضوع متفاوت است،
بنابراين قابل قبول تر است، از سوي ديگر فيلمساز بخش خصوصي از آزادي
عمل بيشتري براي ساخت فيلم برخوردار است چون سفارش از جايي نگرفته و
بيشتر در اثرش مواردي كه مردم را به سالن سينما ميكشاند، رعايت ميكند.
نوروزبيگي بر اين باور است كه فيلمهاي
دولتي چندان مبناي فروششان در نگاه دولت حائز اهميت نيست و مهم اين است
كه مردم اينگونه فيلم ها را ببينند. وي همچنين ميگويد: دولت نگاه
كاسب كارانه نسبت به اينگونه فيلم ها ندارد و چندان به بازگشت سرمايه
توسط فيلم ها فكر نميكند. سينما يك راه براي در معرض نمايش قرار دادن
آنهاست. بخش ديگر آن وظيفه تلويزيون است. دولت براي حوزه سينما
بودجهاي را در نظر گرفته است، به عنوان مثال در ميان بودجههايي كه
دولت در اختيار دارد، مشخص شده كه چه مقدار در حوزه سينما بايد هزينه
شود و به اينكه تا چه اندازه از اين بودجه بايد از طريق بازگشت سرمايه
تأمين شود، اشارهاي نكرده است. قالب فيلم هايي نيز كه در اين حوزه
توليد شدهاند، مشخص است. البته لازم به توضيح است كه در سطح جشنواره
هاي جهاني نيز بيشتر همين گونه فيلم ها حضور پررنگي دارند و اگر دقت
كنيد سهم فيلمهاي دولتي نسبت به فيلمهاي بخش خصوصي بسيار بيشتر است.
تهيهكننده سيزده-59 در خصوص بحث چرخه صنعتي و مالي اينگونه فيلمها
براي اقتصاد سينما نيز ميگويد: من نميگويم اين فيلمها نبايد چرخه
مالي و اقتصادي براي سينما به همراه بياورند و معتقدم بخش دولتي نيز
بايد اين نكته را مورد نظر داشته باشد، براي همين است كه به تازگي دولت
با تهيهكنندگان در ساخت فيلمها درصدي را مشاركت ميكند و با اين كار
بخش خصوصي نيز درگير توليد ميشوند. از سوي ديگر من خدا را شكر ميكنم
كه همين فيلم ها به هر حال به روي پرده ميآيند. شما بررسي كنيد از
فيلمهايي كه بخش دولتي در سال گذشته ساخته، كدامشان توفيق اكران پيدا
كردند؟
به هر حال اين بحث هميشه مطرح بوده
است، به عنوان مثال هنگامي كه بخش دولتي به من سفارش ساخت فيلمي را
ميدهد، ديگر از همان ابتدا مشخص است كه ساختار آن به چه شكلي خواهد
بود. اميدواريم اينگونه فيلمها با اقبال روبه رو شود. اما اين اتفاق،
كمتر ميافتد.
جواد نوروزبيگي تهيهكننده سينما در
پايان در خصوص بحث سوددهي اينگونه فيلمها در هنگام توليد، نيز به اين
نكته اشاره دارد: مشاركت بخش دولتي با تهيهكنندگان به خاطر همين است.
بخش دولتي معتقد است كه صددرصد هزينه توليد فيلم را تأمين نكند و چهل
درصد نيز تهيه كننده بخش خصوصي را درگير كند تا انگيزه لازم را براي
فروختن اينگونه فيلم ها ايجاد كند. در شيوه قبلي كه دولت تمام هزينه
توليد فيلم را تأمين ميكرد، تهيه كننده به طور كامل پولش را از دولت
ميگرفت و ديگر براي تهيه كننده مهم نبود كه آيا فيلم اكران ميشود يا
نه!
منبع: روزنامه سينمايي «باني فيلم» |
آماده سازي سند: مدير سايت سينما قدس اردبيل |
5
دي ماه 1390 |
|