مدتی است که تعدادی از رسانه ها توجه
ویژهای به وضعیت بحرانی سینماهای شهرستان ها دارند و البته نمی دانند
که این وضعیت در سینماهای تهران نیز به همین ترتیب است! چرا؟ عرض می
کنم.
تعداد مخاطب امسال در نهایت به 14
میلیون نفر خواهد رسید و فروش فیلم ها نیز در حدود 30 میلیارد تومان؛
یعنی از لحاظ ریالی نسبت به پارسال حدود 2 تا 3 میلیارد تومان و از
لحاظ مخاطب نیز حدود 2 میلیون نفر افزایش مخاطب داشتهایم. اگر
میگویید خب این یعنی حرکت به جلو پس چرا بحران؟ بازهم عرض می کنم؛
چنانچه بخواهیم از لحاظ پارامترهای اقتصاد و رونق اقتصادی به این آمار
نگاه کنیم فقط کافی است که افزایش بیش از 300 درصدی هزینه ها را در سال
جاری (50 درصد حوزه تولید، 100 درصد حوزه توزیع و 200 درصد حوزه نمایش)
با آمار پارامترهای اقتصادی امسال سینمای ایران محاسبه کنید آن موقع
متوجه می شوید که سینمای ایران تنها برای سر به سرکردن هزینه هایش،
نیاز به آمارهای بسیار بالاتر و بیشتر از این دارد؛ با این وضعیت بدون
تعارف دچار بحران عمیقی هستیم و برای سال دیگر بحران را خیلی جدی تر می
بینم. حال کسی می خواهد از این اظهار نظرناراحت شود و یا خوشحال، مهم
نیست! مهم برایم این است که به عنوان یک علاقمند به حوزه سینما و نظام
نمی توانم نگرانی هایم را پنهان کنم.
به نظرم می رسد اگر در سطوح بالای
مدیریت سینما وفاق و تدبیر حاکم نشود نمیتوانیم از بحران ها به درستی
عبور کنیم هرچند با اقدامات اخیر وزارت ارشاد با خانه سینما دیگر امیدی
هم به وفاق ندارم؛ کاری ندارم که ارشاد موفق میشود یا نمیشود مهم
برایم سینمای ایران است که بازیچه سیاست شده است.
اگر می بینیم که فشار روی نهادهای صنفی
زیاد است به نظرم به خاطر پنهان کردن شکست های پی در پی سیاست های
ارشاد است که یکسری تولیداتشان نه تنها نتوانسته سینماروها را به سینما
بکشانند بلکه خانواده ها را هم نتوانسته اند راضی نگهدارند. پس برای
آدرس غلط دادن به افکار عمومی بهترین راه ساختن یک دشمن خصمانه است و
چه جایی بهتر از خانه سینما!
متولیان عزیز سینمایی کشور دنبال مسبب
در خارج از حوزه مدیریت خودتان نباشید، سیاست های اشتباه شما همان
بحران هایی است که طی دو سال گذشته بحران های دیگر را نه تنها کمرنگ
نکرده، بلکه عمیق تر کرده است!