در نيمه دوم سال 90 قوانيني توسط اتحاديه تصويب شد كه مهمترينش اين بود
كه تهيهكننده براي أخذ پروانه ساخت بايد پخش كننده اش را نيز مشخص
ميكرد كه در اين باره نظرات موافق و مخالف، فراوان بود...
ما سال 90 را براي تجربه گذاشتيم، به اين معني كه اجباري براي صدور
پروانه ساخت و مشخص كردن پخشكننده نداشتيم و تعهدي نگرفتيم، اما در
سال 91 اجباري خواهد بود. چرا كه تجربه به ما نشان داد كه اين كار بايد
جدي گرفته شود، اين صحبت كه عدهاي ميگويند اين رويكرد باعث تجاري شدن
سينما ميشود، به نظر من شوخي است! معادلات فيلمسازي در سينماي ايران
اجازه نميدهد كه سفارش توسط پخش كننده انجام شود و مناسبات توليد
سينماي ايران خارج از دفاتر پخش صورت ميگيرد كه اي كاش دفاتر پخش هم
در اين مناسبات شريك بودند تا حداقل به رونق اقتصادي فكر ميشد. در هر
حال من با اين نظر مخالفم و معتقدم اساساً براي اين حرف ها جايي وجود
ندارد. با ايده هاي غير منطقي كه برخي از دوستان در خصوص دفاتر پخش
ارائه كردند، تقريباً دفاتر پخش را رو به نابودي كشاندند، بنابراين
تصور من اين است اين اتفاق باعث ميشود دفاتر پخش كه در طي سالهاي
اخير در اختيار عدهاي بوده از انحصار خارج و فعالتر شوند.
در حال حاضر ما چند دفتر پخش فعال داريم؟
ما 2 دفتر پخش فعال داشتيم كه اين تعداد در حال حاضر به 4 الي 5 دفتر
پخش رسيده است. طي قوانيني كه امسال در اتحاديه تهيهكنندگان مصوب شد
كه به عنوان مثال دفاتر پخش در طي سال بيش از 8 فيلم را نميتوانند
پخش كنند، اميدواريم به 10 دفتر پخش فعال برسيم.
در همين مدت اندك تا چه اندازه تهيهكنندگان سينما راغب بودند تا در
زمان گرفتن پروانه ساخت، پخش كنندهشان را نيز به اتحاديه معرفي كنند؟
تعدادي اين كار را انجام دادهاند، اما تا اين قانون اجباري نشود، كسي
آن را جدي نميگيرد، ما چارهاي جز اين نداريم و انشاءا... در سال 91
تهيهكنندگان حتماً بايد با دفاتر پخش وارد مذاكره شوند. حتي اگر
تهيهكنندگان بخواهند فيلمهاي هنري بسازند، ما قصد داريم دفاتري را به
طور جدي راهاندازي كنيم تا براي توليد اينگونه فيلم ها هم دفتر
مخصوص داشته باشيم تا كسي ادعا نكند كه من فيلم هنري ساخته ام و كجا
آن را نمايش دهم.
يكي از اتفاقات مهم سال 90 حذف اكران تك سانس و مديريت شوراي صنفي
اكران تحت نظر تهيهكنندگان بود، ارزيابي تان از عملكرد شوراي صنفي
چيست؟
چون من خودم در شوراي صنفي حضور دارم بنابراين از عملكردش بد نميگويم
و اعتقاد دارم بهترين شوراي صنفي اكران بوده است، اما در رابطه با
اكران تك سانس بايد بگويم به شدت با اين اكران مقابله ميكنيم، اما در
ادامه شاهد بوديم كه برخي از سالن هاي سينما تحت فشار بودند، ما هم
پذيرفتيم كه برخي از آنها به شكل محدودي اكران چرخشي داشته باشند. در
جاهايي كه مجتمع هاي سينمايي داشتيم ما ظرفيتهاي نمايشي را به دو
قسمت تقسيم كرديم و تعداد نمايش ها را بالا برديم، اما در شش ماهه
ابتدايي سال 91 اين اتفاق تكرار نخواهد شد. ما يك گروه آزاد بيشتر
نخواهيم داشت و محدوديتهايي را براي اكران چرخشي خواهيم داشت.
البته آقاي كاوش (سخنگوي شوراي صنفي اكران) گفته كه در سال آينده اكران
چرخشي را حذف خواهيم كرد.
بله، به شكل گذشته اكران چرخشي را نخواهيم داشت، در شش ماهه ابتدايي
سال كه به هيچ وجه نخواهيم داشت. البته هنوز در حال بحث و گفتگو با
اعضاي اتحاديه و كانون پخش كنندگان هستيم، انشاءا...
به زودي نظرات كامل را براي وزارت ارشاد ارسال خواهيم كرد.
كار شما براي اكران سال آينده بسيار دشوارتر از قبل خواهد بود چون
نزديك به هفتاد فيلم به تعداد فيلمهاي پشت خط اكران مانده نيز اضافه
شده است.
همگي اين فيلمها قابليت اكران ندارند، برخي از اين فيلم ها (آثار
حاضر در جشنواره امسال) هم اگر جايزهاي گرفتند، رفاقتي بوده است! به
عنوان مثال جايزه ويژه دبير جشنواره خيلي جنبه رفاقتي داشت البته
اشكالي ندارد، اما انتظار نبايد داشته باشيم كه تمامي اين فيلم ها به
شكل گستردهاي اكران شوند. يكي ديگر از اقداماتي كه به دنبال اجرايي
كردنش هستيم، اين است كه برخي از فيلم ها قابليت اكران گسترده ندارند،
بايد به شكل محدودتري اكران شوند. تصور ميكنم تا يكي، دو هفته ديگر
نتايج اين بررسي ها را اعلام كنيم، اما در مجموع ميخواهم بگويم،
امسال ما نزديك به هفتاد و اندي فيلم اكران كرديم، در سال آينده بنا
نداريم كه رويكردمان را ادامه دهيم. يعني نميخواهيم به سينما آسيب
بزنيم. تمام تلاش ما اين است كه بهترين ظرفيت نمايش براي فيلمها ايجاد
كنيم.
يعني صرفاً به دنبال اكران تعداد زيادي فيلم نيستيد و سطح كيفي آثار
برايتان مهمتر است.
بله، به دنبال ظرفيت هاي نمايشي خوبي هستيم. لزومي ندارد برخي از فيلم
ها در تعداد زيادي سينما اكران شود و ميتواند در چند سالن محدود روي
پرده برود. قطعاً با تعدادي از فيلم ها اينگونه برخورد خواهيم كرد.
كمي در حوزه توليد صحبت كنيم، امسال بخش خصوصي سهم بيشتري در ميان آثار
حاضر در جشنواره داشت يا بخش دولتي؟
در حقيقت من در جشنواره امسال بخش خصوصي را چندان نديدم، شما به هر
فيلمي نگاه كنيد ردپاي دولت كه نه اصلاً پاي دولت را در آن مشاهده
ميكنيد. سينماي ايران به شدت دولتي شده است، البته راهي هم جز اين
ندارد، اقتصاد سينماي ايران به دليل فقدان سالن هاي سينما به اندازه
كافي در محاصره به سر ميبرد، به همين دليل اگر دولت در اين حوزه كمك
نكند، اتفاقات ناخوشايندي خواهد افتاد. شما نگاه كنيد، اين همه نهادها
و ارگانهاي مختلف دولتي در ساخت فيلم مشاركت دارند. حال به صورت
گسترده يا به صورت جزيي. من چندان بخش خصوصي را در حوزه سينما فعال
نميبينم، اين بخش بالقوه در سينما حضور دارد و بالفعل نيست. يعني از
توان بخش خصوصي در سينما استفاده ميشود نه از بودجه آن؛ البته بودجه
اي هم در بخش خصوصي وجود ندارد. يكي از دلايل مهم اين است كه سينما
سودآور نيست، اگر سودآور بود، حتماً آقازاده در آن حضور پيدا ميكردند،
آن وقت ميشد گفت كه سينما سودآور است و رونق دارد و در نتيجه بخش
خصوصي هم فعالتر بود.
با اين تعريف شما نميتوان سال پر رونقي را در هر زماني كه اين شرايط
حاكم است، براي سينما برشمرد، چون عملاً سودآوري حتي با توجه به
فيلمهاي ميلياردي وجود ندارد.
به هيچ وجه اين محاسبه را انجام ندهيد. من با اين بحث مشكل دارم.
ببينيد در نهايت فروش فيلم هاي ميلياردي و... پنجاه درصد مجموع
سرمايهگذاري كه در سينما انجام ميشود، نيست!
دقيقاً بحث من همين است...
سينماي ايران از ابتداي انقلاب تا به امروز در بهترين سال هايش كه شامل
سال هاي 69- 70 و 71 ميشود (سالهاي طلايي سينماي ايران) چه به لحاظ
فروش، چه به لحاظ جذب مخاطب و... ما 50 درصد بودجه و سرمايه مان را
توانستيم در بياوريم، 50 درصد ضرر كرديم. در سال 90 كه شايد يك سوم
بودجه هزينه شده را توانستيم تأمين كنيم. بنابراين فروش ميلياردي
تفاوتي در اصل ماجرا ايجاد نميكند. در مجموع سينماي ايران ورشكسته
است. اگر دولت نباشد بايد بساط سينما را جمع كنيم.
بنابراين دولت بايد حمايت كند، در همه جاي دنيا هم همين اتفاق ميافتد.
به عنوان مثال تصور ميكنيد در اروپا كه بخش خصوصي حضوري پر رنگ دارد،
اگر بخش دولتي حمايت و كمك نكند كه با مشكلات اساسي روبه رو ميشوند.
در فرانسه بالاترين رقم سرمايه گذاري توسط دولت انجام ميشود. البته
ممكن است از محل درآمد فيلمهاي خارجي اين اتفاق بيفتد، اما به هر حال
اين كمك توسط دولت انجام ميشود. در فرانسه چيزي در حدود 120- 130 فيلم
توليد ميشود، اما در اكثر اوقات 60- 70 فيلم از اين تعداد پشت خط
اكران ميماند! در فرانسه كه كشوري آزاد است اين اتفاق ميافتد. در
مجموع ميخواهم بگويم در آنجا هم اگر دولت حمايت نكند اساساً فيلمي
توليد نميشود. سينماي ايران سينماي اقتصادي نيست و اگر بودجههاي
دولتي نباشد، به هيچ وجه سينما نميتواند روي پاي خود بايستد. افرادي
كه دم از حضور بخش خصوصي در سينما ميزنند، بيهوده ميگويند. بخش خصوصي
توان نيروي انساني اش را جلو ميآورد كه البته اشكالي هم ندارد.
بحث اينجاست كه اين شرايط تا چه زماني ادامه پيدا خواهد كرد؟
اجازه دهيد صريح و روشن پاسخ شما را بدهم؛ تا در كشور چيزي در حدود پنج
هزار سالن نداشته باشيم (يعني در تمامي شهرستانها صاحب سالن باشيم) به
هيچ وجه اقتصاد سينماي ايران روي پاي خودش نميايستد و هر شعاري بيهوده
است. بايد براي يك فيلم هفت- هشت ميليارد هزينه كرد، اين رقم را از
طريق اكران فيلم در سيصد سالن كه نميتوان به دست آورد! ما توان و
امكانش را نداريم، يعني ظرفيت هاي نمايشي اش را نداريم. نسبت
سينماروهاي ايراني با سينماروهاي جهاني بسيار متفاوت است ما هر 6 سال
يكبار به سينما ميرويم، در آمريكا هر نفر 6 بار در سال به سينما
ميرود! تا اين آمار را به 6 بار در سال سينما رفتن برنگردانيم،
هيچگاه به اقتصاد خوبي نخواهيم رسيد.
شما اشاره به بودجه هاي ميلياردي كرديد، اما همين بودجه هاي ميلياردي
توسط بخش دولتي هزينه شود، اما شاهديم كه باز هم فيلمها شكست خورده
هستند.
بله،
من در شرايط معقول اشاره به سرمايهگذاري كردم. بودجه هاي دولتي كه
بيشتر يك رانت است. وقتي هفت- هشت ميليارد دولت به يك فيلم ميدهد، يك
رانت خواري است و شما هم آن را جدي نگيريد، من آن را فيلم سينمايي
نميدانم، نامش را هم گذاشتند فيلم فاخر! قرار است در اينگونه فيلمها
يك پولي به يكسري از افراد برسد. صد ميلياردي كه به فيلمي ميدهند
اصلاً به سينماي ايران ربطي ندارد. صد ميليارد براي سينماي آمريكاست.