«نارنجي پوش» آخرين ساخته داريوش مهرجويي اين روزها بر پرده سينماهاست.
مهرجويي يكي از كارگردانان شاخص تاريخ سينماي ايران است و از معدود
چهرههاي نسل اول كارگردانان به شمار ميآيد كه توانسته خود را با
شرايط زمانه تطبيق دهد. در سال هاي پس از پيروزي انقلاب او زودتر از
ديگر همنسلانش موفق شد شرايط تغيير كرده جامعه را درك و متناسب با
نيازهاي روز فيلم بسازد. نكته كليدي در مورد مهرجويي اين است كه به
روز بودن به ندرت خدشهاي به مؤلفههاي اين سينماگر وارد كرده است. با
كمدي اجتماعي «اجاره نشين ها»، مهرجويي شروع تازهاي را در سال هاي
پس از انقلاب به ثبت رساند و با «هامون» يكي از فيلم كالتهاي 3 دهه
اخير را ساخت. فيلمي كه نسلهاي بعدي را نيز تحت تأثير قرار داد و
شروعي شد بر يك دوران درخشان در سينماي مهرجويي.

با «سارا»، «پري»، «ليلا» و «درخت گلابي» مهرجويي مبدل به شاخصترين
كارگردان سينماي ايران در دهه 70 شد. در دهه 80 مهرجويي تغيير مسير داد
و فيلمهايي ساخت كه شايد خيلي به مذاق علاقهمندانش خوش نيامد، امّا
نكته جالب، ارتباط خوبي است كه اين فيلمها (و به خصوص سنتوري) با نسل
جوان برقرار كردند. «نارنجي پوش» در امتداد نگاه تازه داريوش مهرجويي
به سينما و زندگي ساخته شده است. بدبيني و تلخ انديشي دوران جواني و
فرماليسم دوره ميانسالي حالا جاي خود را به سرخوشي داده است. چند فيلم
آخر مهرجويي از «تهران: روزهاي آشنايي» و «آسمان محبوب» تا همين
«نارنجي پوش» آثار سرخوشانه اي اند كه با نگاهي كاملاً خوش بينانه به
زندگي و جامعه ساخته شدهاند. مهرجويي به گفته خودش در «نارنجيپوش»
كوشيده است تا از مفهوم به ظاهر ساده نظافت و پاكيزگي به معاني عميق
فلسفي برسد.
نخستين نشست پرسش و پاسخ فيلم سينمايي «نارنجي پوش» عصر روز سهشنبه
در دانشگاه علامه طباطبايي و به همت كانون فيلم و عكس اين دانشگاه
برگزار شد.
در اين نشست كنار مهرجويي تعدادي از عوامل «نارنجي
پوش» نيز حضور داشتند.
به گزارش ايسنا، در ابتداي اين نشست، حامد بهداد
سخنانش را با تشكر از داريوش مهرجويي آغاز كرد و گفت: تاكنون فرصت نشده
است كه از خانم محمدي فر، براي معرفي ام به آقاي مهرجويي تشكر كنم و
اين فرصت را در ميان دانشجويان پر انرژي و با علاقه اي كه در اين سالن
هستند غنيمت ميشمارم.
سپس تمامي ميهمانان از حضور در جمع دانشجويان براي برگزاري اولين نشست
«نارنجي پوش» ابراز خرسندي كردند و به دليل زياد بودن تعداد سوالات
دانشجويان بالافاصله بخش پرسش و پاسخ نشست آغاز شد.
در اين بخش، يكي از دانشجويان از داريوش مهرجويي
پرسيد كه «چرا مهرجويي انديشمند به مهرجويي منتقد اجتماع تبديل شده
است؟» كه وي پاسخ داد: اگر بيشتر در موضوع نظافت، پاكي، زيبايي و تميزي
دقيق شويد ميبينيد كه بسياري از معاني عميق فلسفي در آنها نهفته است.
در واقع حركت قهرمان فيلم يك گذار روانشناسي است و نوعي فرآيند فردانيت
است و دقيقاً به همين دليل است كه اطرافيانش او را درك نميكنند.
وي ادامه داد: در واقع فيلم به مخاطب ميگويد كه
اگر در معاني پاكيزگي و... دقيق شود، ميتواند معاني عميق فلسفي را درك
كند.

سپس يكي ديگر از دانشجويان انتقادي را نسبت به مبالغهآميز بودن فرآيند
تحول قهرمان داستان مطرح كرد و گفت كه اين فرآيند بايد كمي بيشتر طول
ميكشيد، كه مهرجويي در پاسخ گفت: اين ايدهاي است كه اگر ميخواستيم
آن را ادامه دهيم بايد «نارنجي پوش» را به صورت يك سريال ميساختيم.
از نظر من قهرمان داستان يك فرد استثنايي است كه ما او را از اين زاويه
در فيلم ميبينيم. در واقع ما يك آدم استثنايي داريم كه دست به كار
استثنايي نسبت به ساير افراد ميزند. اگر اينگونه فكر كنيد اين تحول
كمي قابل هضم تر خواهد بود.
كارگردان «نارنجي پوش» همچنين در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه
«چگونه توانسته است با زبان و بيان ساده موضوعات عميق فلسفي و اجتماعي
را مطرح كند؟» بيان كرد: از نظر من ايدهآل همه هنرها موسيقي است. هر
هفت هنري كه داريم هدفش اين است كه مانند موسيقي خالص شود و به آن
انتضاع صرفي كه خاصيت هنر است برسد، سينما هم به همين شكل است.
وي افزود: در نتيجه من در فيلمهايم هميشه دنبال اين هستم كه همه چيز
تثبيت شود. من سعي مي كنم مفاهيم از واقعيت هاي ملموس هر روزه عبور
كرده و بتواند از طريق تغذيه واقعيت هاي اطرافش، واقعيتي ايدهآل را
ايجاد كند؛ مانند «نارنجي پوش» كه يك آرزوي ايدهآلي را مطرح ميكند.
داريوش مهرجويي همچنين در بخشي از سخنانش در پاسخ به تعدادي از سوالات
دانشجويان، بيان كرد: چون اينجا دانشگاه است و شما دانشجو هستيد، دوست
دارم كه چند مورد را بگويم. برخي از سوالاتي كه هميشه از كارگردانان
پرسيده ميشود نقد نيست؛ چرا كه برخي سوالاتي را مطرح ميكنند كه خواست
ذهني شان است و در واقع فيلم اصلي را با فيلمي كه در ذهنشان ميگذرد
مقايسه ميكنند.
كارگردان «نارنجي پوش» در ادامه با بيان اينكه اكنون سه رويه در نقد
سينماي ايران به كارگرفته ميشود، عنوان كرد: شكل اول اين است كه
منتقد، داستان فيلم را تعريف ميكند و درباره آن صحبت كرده و فيلم را
با ساير آثار مولف مقايسه ميكند. شكل دوم نگاهي كاملاً فرامتني دارد و
فيلم را تنها با سابقه كارگردان مقايسه ميكند. در شكل سوم هم كه شايع
تر است منتقد از طريق ارائه ايدهال هايش فيلم را نقد ميكند و چون
طبيعتاً فيلم جوابگوي خواستار ذهني او نيست ميگويد كه اثر بد است. در
واقع بايد گفت كه هر كدام از اين سه رويكرد اشتباه است.
داريوش مهرجويي در پايان سخنانش به تئوري مرگ مولف اشاره كرد و درباره
آن توضيح داد: در حال حاضر در دنيا واژهاي به نام مرگ مولف مطرح است.
اين واژه ميگويد كه در برخورد با يك اثر هنري بايد مولف را كنار گذاشت
و تنها اثر را مدنظر قرار داد چرا كه مولف هرچه خواسته در اثرش گفته
است. بيننده بايد تجربه اش را در ارتباط با اثر مقايسه كرده تا ببيند
آن اثر هنري چه تجربههاي جديدي در او ايجاد كرده است.

در ادامه اين مراسم، حامد بهداد نيز به سوالات دانشجويان پاسخ داد.
اين بازيگر سينما در ابتدا درباره تجربه كار با
داريوش مهرجويي گفت:
افتخارم اين است كه در كنار افرادي مانند آقايان مهرجويي، كيميايي و...
كار كردهام. كارگردانان زيادي در 100 سال گذشته ايران نيستند كه سينما
را به خوبي بلد باشند و دكوپاژ، ميزانسن و... را بفهمند.
وي تصريح كرد: از نظر من، بازيگر يك انسان را روايت
ميكند و كارگرداناني كه بتوانند يك انسان را به درستي تصوير كنند،
بسيار كم هستند. اكنون و پس از بازي در «نارنجي پوش»، براي آن روزهايي
كه تا نزديكي بازي در فيلمهاي آقاي مهرجويي ميرفتم ولي موقعيتش فراهم
نميشد، افسوس ميخورم. مهرجويي مانند يك خورشيد است كه در هنگام ايفاي
نقش، پرتوي دانشش را در اختيار شما ميگذارد. بايد بگويم با بازي در
نارنجي پوش چيزهاي بسياري را ياد گرفتم.

بهداد همچنين در پاسخ به اين سوال كه شخصيت حامد «آبان» با بازي او در
«نارنجي پوش» چقدر به شخصيت اصلي اش نزديك است؟، بيان كرد: واقعيت
اين است كه من مانند بسياري ديگر، خيلي وقت ها نكاتي كه در فيلم گفته
ميشود را رعايت نميكنم. «نارنجي پوش» ميگويد كه نظافت و پاكيزگي را
بايد از درون و محيط پيراموني خودمان آغاز كنيم و يك جاروي نامرئي در
دست بگيريم و به اين كار بپردازيم.
بازيگر «نارنجي پوش» در پايان در پاسخ به مطلبي كه او را جايگزين خسرو
شكيبايي در فيلمهاي مهرجويي توصيف كرده بود، گفت: خسروي نازنين بازيگر
بسيار خوبي بود و ما بازيگران خوبي مانند او در سينما زياد نداريم.
«هامون»
با بازي او فيلم بسيار عجيبي است كه من اصلاً آن را در قالب «هنر
سينما»
نميبينم. انگار اين فيلم كلاژي از همه هنرها است و به نظرم درست نيست
كه «حامد آبان» با بازي من را با «حميد هامون» آقاي شكيبايي مقايسه
كنيد.
وحيده محمدي فر ـ نويسنده فيلمنامه ـ هم در بخش هايي از اين نشست در
پاسخ به انتقاد يكي از دانشجويان درباره اينكه «چرا در بسياري از
فيلمها، خانم خانواده بايد از مواضعش كوتاه بيايد؟» گفت: فكر نميكنم
كه در فيلم ما شخصيتي كه ليلا حاتمي باز كرده است مجبور باشد كه كاري
را انجام دهد. ما به او حق انتخاب دادهايم و دقيقاً همه مشكلاتي كه
برايش ايجاد ميشود ناشي از همين حق انتخابي است كه او دارد وگرنه اگر
به او حق نميداديم ميتوانستيم كاري كنيم كه از همان ابتدا او نقشي در
تعيين سرنوشتش نداشته باشد.
وي خاطرنشان كرد: در «نارنجي پوش» گفته نميشود كه حق با كيست. ما سعي
كردهايم كه به زن و مرد خانواده به صورت توأمان حق بدهيم. در آخر
داستان شخصيت زن فيلم به نوعي تحت تأثير حامد آبان قرار ميگيرد وگرنه
او باز هم مي تواند تصميم بگيرد كه در ايران زندگي كند و يا براي شرايط
كاري اش به خارج از كشور برود. اين نوع تقابلي است كه ما سعي كرديم در
فيلم به تصوير بكشيم.
داريوش مهرجويي هم در تكميل سخنان محمدي فر بيان كرد: هميشه بين زن و
شوهر نوعي تقابل و بحث وجود دارد. آنچه ما در اين فيلم از تقابل نشان
ميدهيم نمونه كوچكي از اتفاقي است كه در خانواده ها ميافتد. در
جامعه اكنون ميبينيم كه خانم ها در مقاطع بالاي دانشگاهي تحصيل
ميكنند اما بسياري از آقايان به دنبال كار ميروند. طبيعي است كه آن
خانم وقتي بخواهد ازدواج كند ترجيح ميدهد همسرش همسطح خودش باشد اما
اين عدم توازن اكنون در جامعه وجود دارد و نوعي تضاد را ايجاد ميكند
كه ما در اين فيلم نمايش دادهايم.
هايده صفيياري ـ تدوينگر ـ هم در بخشي از اين نشست، درباره موضوع
فيلم «نارنجي پوش» اظهار كرد: من وقتي كاري را شروع ميكنم سعي ميكنم
آنقدر با آن ارتباط بگيرم تا بتوانم شخصيت هاي فيلم را باور كنم. از
نارنجي پوش آنچه بيشتر از زباله زدايي مدنظرم آمد اين بود كه بايد
ذهنيت افراد پاك شود. از نظر من اين يكي از اصلي ترين پيام هاي
«نارنجيپوش» است.
از حاشيههاي اين مراسم ميتوان به سوال يكي از حاضران درباره اينكه
«در حالي كه خانمها نميتوانند جارو دست بگيرند و لباس نارنجي (لباس
رفتگران)
را بپوشند، چرا چنين تصوير غير واقعي را در فيلم نمايش دادهايد؟،
مهرجويي گفت: فكر ميكنم بعيد نيست در سال هاي آينده اين اتفاق در
ايران هم بيفتد. در سفري كه به هند داشتم ديدم كه در ميان رفتگرانشان،
خانمها هم به كار مشغول هستند. البته اگر ما بخواهيم اين كار را انجام
دهيم بايد خانم ها از ساعت هفت و هشت شب به بعد ديگر كار نكنند!
حامد بهداد نيز در تكميل سخنان مهرجويي با خنده گفت: ما بايد امنيت
جاني خانم ها را تأمين كنيم تا پس از آن بتوانيم به آنها جارو و لباس
رفتگري بدهيم!