هفته اول ارديبهشت ماه
1391
جامعه صنفي تهيه كنندگان روزهاي پر حاشيه اي را پشت سر گذاشت. اتحاديه
تهيه كنندگان در واكنش به تصميم حوزه هنري به عدم اكران 15 فيلم سينماي
ايران بيانيه تند و تيزي صادر كرد متن كامل بيانيه اتحاديه تهيه
كنندگان بدين شرح است:
به نام خدا
...
این خیلی معنادار است، قطعاً منظور «آقا» از واگذاری سینماها تعمیر و
نگهداری نیست برای اینکار حتماً سازمان و نهادهای دیگر از ما شایسته
تر بودند بلکه ایشان غرض دیگری دارند اگر ما در این سالها در این باره
کوتاهی کردهایم از محضر ایشان عذرخواهی میکنیم.
بخشی از متن سخنرانی سالیانه رئیس محترم حوزه هنری در مراسم گرامیداشت
روز هنر انقلاب اسلامی – خب خدا را شکر بالاخره یک مدیری یکهو و ناغافل
از خواب غفلت پریده و به اعتراف نشست مبارک است انشاء ا...
اما فرض کنید چنین بیداری ناگهانی آن هم پس از سالها مدیریت (به
اعتراف خود که درست هم میگوید) تعمیر و نگهداری که کار آنان نیست و
گرنه از بیش از صد سالن سینما که بهشان ارث رسیده بود! اکنون فقط 90-80
سالن شبه سینما باقی نمیماند که آن هم تا یکی دو سال آینده مثل شمعی
که در حال سوختن است فاتحهشان خوانده خواهد شد. بله اگر چنین بیداری
مهیبی برای مدیری در آسیای دور اتفاق میافتاد حداقل عکسالعملی که
نشان میداد چه بود؟ خوب روشن است میخواهید بفرمائید خودکشی! حال
فکرمی کنید در کشور خودمان همین آقای مدیر چه عکس العملی از خود نشان
داده است؟ استعفاء با شرمندگی!؟ خیر اشتباه می کنید ایشان نه خودکشی
کرده اند و نه استعفا میدهند که رابین هود گونه – البته از نوع یکهو
از خواب پر تشویش پریدهاش – دویده است وسط معرکه که ایها الناس چه
نشسته اید که من! به خاطر حفظ اخلاق اسلامی و نجابت خانواده با افتخار!
اعلام میکنم حداقل پانزده تا از فیلم های در نوبت اکران امسال در
سینماهای حوزه هنری نمایش داده نخواهد شد.
دردا! شگفتا! خدای! کسی نیست که از این آقایان خوش خیال بپرسد در کدام
سینماها قرار است این پانزده فیلم نمایش داده نشود؟ مگر دیگر سینمایی
به نام سینماهای حوزه باقی مانده است؟
آقای رئیس
!
کسی نیست به این آقا بگوید، رئیس! دیر شروع کرده اید به جوسازی! حداقل
چندسال پیش بسان ورشکسته ها باید آتش میانداختید بین خرابه های آن
سینماها نه حالا! می خواهید به اصطلاح فرار به جلو بفرمائید؟! مصرف
فراوان این تاکتیک توسط صدام، این روش را از حیض انتفاع ساقط کرده است.
ظاهراً مثل خیلی چیزها فراموشتان شده که صدام عقب نشینی و شکست هایش
را با عنوان عقب نشینی تاکتیکی و... و... فرافکنی میکرد.
این سینمای ایران است که از شما سوال دارد! آنچه اکنون به نام سینما که
نه! خرابه های سینما در دستان با لیاقت شما در حال جان کندن! است از
ارث پدر به شما نرسیده است این همه از آن بیت المال بوده و هست. کجا
فرار می کنید؟! شما باید برای اهالی این سینما توضیح دهید با ثروت این
ملت چه کرده اید؟ افسوس که در جمهوری اسلامی رایج نیست که در پایان کار
یک مدیر کارنامه کاریش توسط نهادی مطمئن بررسی شود و تشویقی و تنبیهی!
ورنه چنین با چشم سفیدی خیره در چشمان قانون، گردن کلفتی نمیکردید که
فیلمهای مصوب وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را اکران! نمیکنم ممکن است
طبق معمول باز هم گردن کشی کنید و پاسخ به جامعه سینمایی ندهید. اما
یقین کنید که سینمای ایران این بار عزم جزم کرده است که بداند با آن
اموال درست و یا به غلط مصادره شده اش شما چه کرده اید؟ چه کرده اید که
دیگر چیزی شبیه سینما از آن باقی نمانده است: سینماهای سلماس، خوی (3
سینما)، نقده، اشنویه، ماکو، میاندوآب، مراغه، مرند (1 سینما)، اهر،
زنجان (2 سینما)، بناب، کرمانشاه، هرسین، سنندج، بروجرد (1 سینما)،
سراب، همدان (1 سینما)، گنبد (2 سینما)، علی آباد کتول، بندرگز، بندر
ترکمن، ساری (2 سینما)، گرگان (1 سینما)، چرا تبدیل به انبار علوفه و
مأمن حیوانات موذی شده است و چرا در آن تعداد سالنی هم که هنوز نفسی به
جای مانده به جای نمایش فیلم، اراجیفی به نام تئاتر روحوضی اجرا می شود
که صد رحمت به فیلم های پورنو ! که روی کتاب «اسرار مگو» را سفید که
نه! از خجالت سرخ کرده است! آنهم تحت لوای مدیریت شما و متأسفانه زیر
چتر نام مقدس حوزه هنری و لابد این همه هم جزء سیاست های مخفیانه
یکساله اخیرتان هست درجهت نجات اخلاق اسلامی!؟ و نجابت خانواده!؟
فرموده اید توانایی آن دارید که سالانه بیست فیلم ارزشی تولید کنید اما
افسوس که بودجه در اختیار کف با لیاقت شما نمی گذارند! چه آرزوهایی!؟
آقای مدیر محترم! شما بودجه در اختیار دارید اما آن تدبیر که بودجه را
به درستی هزینه کند در چنته ندارید. اتفاقأ سؤال مهم دیگر سینمای ایران
از شما همین است که چگونه است فیلمی که در بخش خصوصی به کمتر از پانصد
میلیون تومان تمام میشود اما تحت مدیریت بی بدیل شما سر از یک، یک و
نیم تا دو میلیارد درمی آورد حالا بگذریم از کیفیت ها و محتواهایش که
خود حکایت آن خر سرخ است! و دجَال پرسر و صدایش! و یا چگونه است که
برای تبلیغات یک فیلم لشگری از تبلیغات چی های مفت خور راه انداخته
میشود و تا سیصد چهارصد میلیون تومان بودجه تبلیغاتی فقط یک فیلم
میشود. و یا حکایت تلخ تیزرها و برنامه های مجانی و جهت دار صدا و
سیما که اگر در مقابل چشمان حسرت زده اهالی مظلوم و بی کس مانده سینمای
ایران هزینه آن محاسبه شود سر به بیش از 5 میلیارد میزند!
در ادامه نامه آمده است: حال شب با شکم پر خسبیده اید و صبح سرمست از
خواب دوش ادای وزیر ارشاد در می آورید که چه؟ که سرخود تصمیم گرفته ام
فیلم اکران نکنم؟ در مملکتی که فریاد بلند رهبرش تبعیت از قانون است
شما جیغ می
کشید که ایها الناس! من خود، قانون که نه بالاتر از قانونم! بارک الله
به شما برادر ولایتمدار و مسلمان دوآتشه! سالی را که نهیب رسای رهبر
دور نگرش دفاع از تولید و کار می خواندشT
آنوقت شما با آن وقت شناسی یکَه! و مدیریت شکوفنده، خودسر و یاغی!
تولید و کار اهالی سینمای ایران را بسان تخم مرغی گندیده به دیوارش می
کوبید؟
همان کار رسوایی که با سینماهای حوزه و بیت المالش کردید؟
آقای مدیر! سیاست شما را کور کرده است اما! هشدار! که سرنا را از سر
گشادش گرفته اید و می دمید! وزیری و معاونت بر سینمای ایران را ممکن
است حال که با سیاست چندقطبی آغشته اش کرده اید به خواب و رویا
ببینید ولی در واقعیت هرگز! چرا که اهالی مظلوم و بی چیز سینمای ایران
- که متأسفانه نمونه رقت انگیز و هشدار دهنده این بی چیزی، مظلومیت، بی
کسی و فقر در دریافت پر ولع کارت هدیه شب عید آقای رئیس جمهور ناخواسته
و به تلخی در مقابل چشمان دلسوختگان این حرفه و آن دسته از مسئولین خدا
باورش به عینه به نمایش درآمد – به شما و رفتارتان با اموالش که چون
غنیمت جنگی با آن رفتار کردید حاضر و ناظرند. آنان شاهد و ناظرند که
شما چگونه با دیگر در اختیار دارندگان سینماهای دولتی با همان عاشقان و
سینه چاکان وزارت و وکالت و ریاست... نمی دانم چه و چه هم نوا و هم
صدا شدهاید که این باریکه آب را بر روی این اهالی ده ها سال تشنه و
از هر کجا رانده و بی مسئول ببندید
!
می خواستید در مقابل خودسری و خود رأیی به شما جایزه بدهند؟ حکایت
ملانصرالدین را به خاطر دارید؟ که محل کوفته شدن میخ خرش را مرکز کره
زمین قلمداد کرده است؟ نکند در خیالات سیاست زده شما هم حوزه هنری همان
وزارت ارشاد قلمداد می شود؟ شما نه منتخب! که خود محصول یک کودتا در
حوزه هنری هستید! به نظر به مذاقتان خوش آمده و حال می خواهید بر علیه
سینمای ایران و ارشاد و ............. یکجا کودتا کنید؟ گو اینکه در
جنگ نابرابری که شما با سر و صدای کر کننده و با اموال و امکانات
خودمان برعلیه این سینما به راه انداختید، سوز خنجر فرو نشسته در پهلو
! تلخ و دردناک! اما بیرحمانه به رخمان آورد که ما در این کارزار
نابرابر بی یار و همراه و بی مسئولیم! در اوج ناباوری چون خار به
چشممان خلید آنگاه که بعضی از مردان ارشاد در کنار هم آورد قانون
گریزمان ایستادند! و خیره در چشمان ما، سینما را تسلیم و ذلیل طلب
کردند. کتف و پهلوهای این سینما، بارها و بارها از این دریده شدن ها به
خود دیده است! چه به مسئولین بی مسئولیت! و چه به مشتی هم صنفان معاند
و دو رنگش!... آری طی زمان، زخمها هم می آیند اما نامردی و نامردمی ها
نه! در قلب و روح ما و بالاتر در تاریخ این سینما زنده و ماندگار به جا
می مانند. حکایت حکایت ها! آن حکایت حضرت سلیمان و موریانه و عصا را
شنیده اید
!
شنیدهاید که چگونه موریانه ها عصایش را از تو بلعیده بودند اما حضرت
سلیمان به آن متکی مانده بود؟!
آقای مؤمنی! بصیرت ندارید ورنه باید پیشترها دریافته بوده باشید که سال
هاست که اهالی سینمای ایران از شما و مدیریتتان، به دلیل نحوه فاسد
اکران کردن فیلم ها و نحوه پرداخت پورسانتتان دل بریدهاند. شما که خود
میدانید!! اما بهتر است همگان هم بدانند که تا چند سال پیش، فروش
شهرستان فیلم ها دو تا سه برابر فروش یک فیلم در تهران بود. اکنون با
مدیریت شگفت انگیز! شما فروش فیلمها در شهرستان به کمتر از نیم برابر
در تهران رسیده است پس اهالی سینما، دیرگاهی است - تقریباً به طول عمر
مدیریت شما - به درآمد شهرستان فیلمهایشان چون عصای سلیمان می
نگریستند. اما حیا کرده بودند و دم فرو بسته بودند.
آه دل مظلوم چو سوهان ماند *** گرخود نبرد برنده را تیز کند
در بخش انتهایی نامه آمده است: آن روز فرا می رسد، دیر نیست! این چند
سالن خرابه باقیمانده از خیل آن سالن های لوکس و بیشمار آن روزها از
آن خودتان، این شبه سینماها بیشتر به ستاد انتخاباتی و... نمی دانم
برگزاری جشن و عزا میآید. ما با خدا معامله میکنیم. دیر نیست روزی که
از شما پرسیده شود با هزار و صد پرسنل خدوم! و میلیاردها بودجه از
شیرهای متأسفانه پایان پذیر نفت! و بیش از صد سالن نمایش لوکس، به روز
و مفت به دست آمده و از همه بالاتر با کیمیای نافذ و برنده نام مقدس
حوزه هنری اسلامی چه گلی که نه ! چه بلایی بر سر این سینمای مظلوم و بی
کس آوردهاید. بله آن روز دیر نیست!
خدایا تو گویی زمان، زمانِ فرو ریختن آن عصای میان تهی است.
با مباشر ناخواسته و تحمیلی اموالمان در آینده
بیشتر سخن خواهیم گفت.
جامعه صنفی تهیهکنندگان فیلم سینمایی
|
11 ارديبهشت ماه 1391
يك
روز بعد از بيانيه اتحاديه، حوزه هنري پاسخي به اين بيانيه نوشت. متن
پاسخ حوزه هنري بدين شرح است:
كلید پیشرفت كشور در دست سینماگران است.
مقام معظم رهبری
پیرو انتشار بیانیهای هتاكانه منسوب به «جامعه صنفی تهیه كنندگان
فیلم سینمایی» حوزه هنری ذكر نكاتی را ضروری میداند:
سیاست حوزه هنری در قبال اكران فیلمهای سینمایی توجه به آثار ارزشمند
بوده و به فیلمهایی كه باورها و ارزش های مسلم ملت مسلمان ایران،
آداب اجتماعی و فرهنگی آنها را به سخره میگیرند و سلامت روانی جامعه
را از بین میبرند، امكان نمایش در سینماهای خود را نمیدهد و در این
تصمیم تجدید نظر نخواهد كرد.
منتشر كنندگان نامه منسوب به «جامعه صنفی تهیه كنندگان فیلم سینمایی»
و حامیان پیدا و پنهان این حركت غیر اخلاقی بهتر است از به كارگیری
ادبیات هتاكانه در مصاحبه ها و بیانیه های خود كه به دور از اخلاق
اسلامی و شأن سینمای نجیب ایران است، دست برداشته و از غبارآلود كردن
فضای هنر و سینمای كشور بپرهیزند.
اقدام حوزه هنری تذكری برای بازگرداندن سینمای ایران به مسیر اصلی و
توجه به ارزش های اخلاقی و دینی و مورد پذیرش جامعه است. حوزه هنری حق
خود میداند از طریق مراجع قانونی نسبت به پیگیری اقدامات اهانت آمیز
تنظیم كنندگان نامه مذكور كه خود را نماینده تهیه كنندگان سینمای ایران
معرفی كردهاند، اقدام كند.
بعد
از بيانيه حوزه هنري رئيس موسسه تصوير شهر در مصاحبه اي اعلام كرد
شهرداري هم فيلم هاي مسئله دار امسال را اكران نمي كند:
سید هادی منبتی مدیرعامل موسسه تصویر شهر درباره اکران فیلمهای
سینمایی که پروانه نمایش از اداره نظارت و ارزشیابی دارند در سالن
های نمایش موسسه تصویر شهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، گفت:
طبیعی است که اکران فیلمها زیر نظر وزارت ارشاد، شورای صنفی نمایش و
شرایط قانونی است و طبق قوانینی که برای آن چیده شده است، به نمایش
درخواهد آمد. در کنار این ضوابط قانونی، یک بند قانونی در نظر گرفته
شده است و در آن بند، سینماها را مخیر در انتخاب فیلم ها کردهاند،
طبیعی است که ما با توجه به همان بند قانونی و با توجه به ضوابطی که
وزارت ارشاد برای اکران فیلم در نظر گرفته است، نسبت به اکران
فیلمهایی که از طرف شورای صنفی و اداره کل نظارت و ارزشیابی برای
اکران پیشنهاد میشوند، تصمیم میگیریم و عقد قرارداد خواهیم کرد.
وی در ادامه افزود: با توجه به این بند قانونی، ما در اکران نوروزی نیز
تنها یک سالن از پردیس ملت را از میان سالن هایی که در شهر تهران در
اختیار موسسه تصویر شهر داریم به فیلم «خصوصی» اختصاص دادیم، قرارداد
ما در خصوص این فیلم دو هفته بود و با پایان دو هفته فیلم را از سینما
برداشتیم.
منبتی در ادامه در خصوص اکران فیلمها در سالن های سینمای موسسه تصویر
شهر، گفت: ما براساس بند قانونی که سینماها را مخیر به انتخاب فیلمها
کرده است، فیلمها را انتخاب میکنیم و آثاری که سلامت روانی جامعه را
به خطر میاندازد، در سالن ها به نمایش درنمیآوریم.
وی در خاتمه به میزان ظرفیت سالن های نمایش فیلم موسسه تصویر شهر در
تهران اشاره کرد و افزود: ظرفیت سالن های نمایش در سطح شهر تهران که
در اختیار موسسه تصویر شهر است، حدود 2900 صندلی است.