ركود توليدات سينمايي گرچه با تكذيب و انكار برخي از مسئولان سينمايي
همراه است، ولي نشانه هاي روشن و آشكار از ركودي حكايت دارد كه با
ورود به چهارمين ماه از سال 91 نيز هنوز تداوم يافته است. در شرايطي كه
اصناف سينمايي نيز در بلاتكليفي به سر ميبرند، به نظر ميرسد رسيدگي
به امور آن دسته از اهالي سينما كه شرايط موجود باعث خانه نشيني شان
شده، به فراموشي سپرده شده است. اينكه در چنين وضعيتي چه بايد كرد و
مشكل بيكاري سينماگران را چگونه بايد مرتفع كرده و به وضعيت نابسامان
فعلي سامان داد، سؤالي است كه خبرنگار «باني فيلم» با تعدادي از
نمايندگان اصناف مختلف سينمايي مطرح كرده است.
عملكرد نادرست مديريت سينما مسبب اين اوضاع است
امير اثباتي در گفتگو با باني فيلم درباره بحران توليد در سينما سخن
گفت و توضيح داد: علت اصلي بحراني كه سينماي ايران به شدت گرفتار آن
شده است، سياستگذاري ها و عملكرد مديريت دولتي سينما در يكي دو ساله
اخير است. مشكل در بافت سينماي ايران و سينماگران ما نيست. والا
فیلمسازاني كه تا همين چند سال پيش مردم زيادي را با آثارشان به
سالنهاي سينما ميكشاندند، خوشبختانه هنوز زندهاند و آماده كار و
البته متأسفانه افسرده و نگران. پرسش اين است كه چرا فيلم هاي آنان را
روي پرده نميبينيم؟ قطعاً در اين مورد كساني بايد پاسخگو باشند كه
اجازه فعاليت را صادر ميكنند. شرايطي كه در امر توليد و نمايش ايجاد
شده نتيجه برنامهريزي هاي مسئولاني مستقر در معاونت سينمايي با
همكاري افرادي است در تشكل دولتي ساخته شده توسط تعدادي از
تهيهكنندگان و حاصلش توليد فيلمهايي است سفارشي يا خنثي و يا سخيف.
كه طبعاً مردم از آنها روي برميگردانند و هميشه هم نميشود با دوپينگ
ارقام فروش را بالا برد. اعمال سليقه ها، منفعت طلبي ها و فرصت
طلبي ها وضعيت آشفتهاي را به وجود آورده كه به لجبازي هاي برخي
صاحبان فيلمها و بعضي صاحبان سينماها منجر شده و اين وسط قرباني اصلي
خود سينماست و سينماگران.
اثباتي در ادامه افزود: در اين شرايط هيچ تهيه كننده و كارگرداني
احساس امنيت نميكند كه فيلم مورد نظرش را بسازد. وقتي پروانه ساخت
تضمين كننده هيچ چيزي نيست و حتي پروانه نمايش به معناي امكان و تضمين
نمايش عمومي فيلم نيست، چرا اصلاً بايد فيلمي ساخته شود و انديشه و
تلاش و سرمايه گروهي در معرض نابودي قرار گيرد؟ (حتماً آقاي عياري
خوشحال ميشوند كه كسي پاسخ اين سؤال را حداقل براي او بگويد) و توجه
داشته باشيم كه ساخت هر فيلم يعني اشتغال ده ها نفر كه در اين حرفه
صاحب تخصص هستند، اما علاوه بر اين معادله، اساساً رويكرد حاكم بر
توليد فيلم و ديگر محصولات ديداري (تله فيلم و...) كه زمينه اشتغال را
براي دستاندركاران بخش هاي مختلف توليد ايجاد ميكند، متأسفانه طي
چند سال اخير باعث شده تا باز هم به مدد سياستگذاري هاي بخش دولتي
سينما و همچنين شبكه هاي تلويزيوني- افراد با تجربه و تخصص كنار
گذاشته شوند و بهرهگيري ارزان از افراد تازه كار يا بدون تجربه و تخصص
رواج پيدا كند.
مسؤول بيكاري اين لشكر بزرگ بيكاران كه عمدتاً عضو صنوف خانه سينما
هستند، سياست هاي غير منطقي، غيرمعقول و نابخردانه در امر توليد و
نمايش از جانب مسئولين دولتي از يك طرف و از ديگر سو حذف نهادهاي صنفي
مستقل در حوزه تصميمگيري هاست. محافل بله قربان گو و همواره تأييد
كننده ممكن است تا حدودي براي شخص مدير راضي كننده باشد اما در زمان
بحران بلاي جان همان مدير ميشود.
وي در پايان اضافه كرد: فلسفه وجود و حضور تشكل هاي صنفي مستقل، دفاع
از حقوق اعضاست. داشتن كار يكي از اصلي ترين حقوق اعضاي صنوف خانه
سينماست. بايد پرسيد چرا و چه كساني امكان فعاليت را از تشكلي كه
ميتواند و بايد به دنبال احقاق اين حق باشد، سلب كردهاند و هدف واقعي
شان چيست؟ متأسفانه فعلاً كه در بر همين پاشنه ميچرخد و گوش شنوايي
نيست. بايد ديد رانندگان قطار سينما در ريل هاي كار گذاشته شده،
سينماي ايران را به كجا ميبرند؟ البته ظاهراً قطار ايستاده است.
ركود توليد به بيكاري عوامل ميانجامد
حسن حسندوست نيز درباره بحران در سينما و بيكاري عوامل آن، طي گفتگويي
با خبرنگار ما گفت: بحران بيكاري ناشي از كم شدن توليد است. وقتي
توليدات ما با ركود مواجه ميشود، طبيعتاً بيكاري عوامل هم در پي آن
ميآيد. در حال حاضر توليد در سينما وجود دارد، اما سرمايهگذار آن
دولت است و به دليل همين محدوديت در توليد، تنها عده كمي از افراد
مشغول به كار هستند. در توضيح چرايي اين مسئله، اشاره ميكنم به قولي
كه معاونت سينمايي مبني بر توليد 300 فيلم داده بود، اما نميدانم چرا
عملي نشد و هيچ پاسخي هم تاكنون ارائه نشده است. به نسبت سال هاي
گذشته سخت گيري هاي زيادي روي تصويب فيلمنامه صورت ميگيرد و اين به
تنهايي عامل مهمي به حساب ميآيد. خيلي از تهيهكنندگان و كارگردانان
خوب كشور به علت همين سختگيري بيكار شدهاند. همين الان فيلمنامه هاي
بسيار خوبي موجود است كه اجازه ساخت ندارند و با بيكار ماندن
تهيهكننده و كارگردان، قاعدتاً ساير عوامل هم از عرصه دور باقي
ميمانند.
حسندوست در ادامه توضيح داد: بودجه موجود مانند سالهاي گذشته بين
تهيهكنندگان تقسيم نميشود و من خيلي از كارگردان ها را ميشناسم كه
به خاطر بودجه نداشتن با وجود فيلمنامه هاي خوب كار نميكنند و در
مقابل شاهديم كه بودجههاي خاصي در اختيار افراد خاصي قرار ميگيرد و
آن گروه خاص، فيلمهاي خاصي توليد ميكنند و به تبع همه اينها، تعداد
خاصي مشغول به كار ميشوند. در نتيجه اكثريت بيكار هستند. من كساني را
ميشناسم كه هيچ آيندهاي براي سينما متصور نيستند و تصميم دارند شغل
خود را موقتاً عوض كنند. امور سينمايي كشور در حال حاضر حالت طبيعي
ندارد و تنها در صورت برقراري يك وضعيت درست است كه اين افراد براي
ماندن در سينما رغبت پيدا ميكنند. الان تعداد زيادي از سينمايي ها به
تلويزيون رو آوردهاند.
وي درباره ارتباط مخاطبان با اين بحران، تصريح كرد: من معتقد نيستم كه
مردم با سينما قهر كردهاند. بلكه با توليدات بي محتوا و فاقد كيفيت
آشتي ندارند. فيلمهاي اجتماعي هم كه در چند سال اخير دچار ركود كامل
شده چون فيلمنامه هاي آن اصلاً به تصويب نميرسند. زمينه هاي اجتماعي
براي مطرح شدن در سينما با محدوديت بسياري رو به رو هستند، چون ممكن
است با سياست هاي مملكت جور در نيايند. اين تدوينگر سينما با تأكيد بر
اينكه سينماي ما از آثار اجتماعي بي بهره مانده است، افزود: اگر به
فروش فيلمها در ساليان اخير توجه كنيم، در مييابيم كه آثاري كه
مضامين اجتماعي داشتهاند، بالاترين فروش را داشتهاند، در حالي كه
مدت هاست آثاري مثل «زير پوست شهر»، «درباره اِلي...»، «جدايي نادر از
سيمين»، «هامون»، «اجاره نشين ها» و خيلي فيلمهاي خوب ديگر را شاهد
نبودهايم. يكي بايد پاسخگو باشد.
اگر قرار نيست فيلم اجتماعي ساخته شود، صراحتاً اعلام كنند. فيلم
اجتماعي بهترين نوع سينمايي شناخته شده در جهان است كه در كشور ما مورد
بي توجهي قرار گرفته است. همين فيلمهايي را كه اسم بردم، اگر امروز
براي دريافت مجوز ارائه دهيم، فيلمنامه هايشان رد خواهند شد.
وي، درباره اينكه آيا اين بحران به اتفاقات نوروز
امسال مرتبط هست يا خير، گفت: اين يك اتفاق زمينه دار است و چندان به
اتفاقات نوروز مربوط نميشود. در واقع يك سياست كلي است كه با آمدن
معاونت جديد آغاز شده است و بسته شدن خانه سينما هم جزئي از آن است.
همين بسته شدن خانه سينما يكي از لطمات بزرگ به سينماست، چون از
مشاوره هاي ما بي بهره مانده است. سينما خود را از يك مشورت اساسي و
مفيد سلب كرد و همين باعث ضعيف شدن توليدات ماست. همه از ابتدا
ميدانستند اين نوع مديريت معاونت امور سينمايي، چنين ركودي را به
دنبال خواهد داشت.
حسندوست صحبت هاي خود را اينگونه به پايان برد:
كمبود يك برنامه مشخص و مدون در سينما احساس ميشود. نمونه بارزش همان
300 فيلمي كه قرار بود ساخته شود و محقق نشد. بايد يك شفاف سازي هايي
در اين زمينه صورت بگيرد. گذشته از آن، اين ماجراي خانه سينما، تبديل
به يك بهانه شده است تا افراد از زير كمكاري هاي خود شانه خالي كنند.
خانه سينما مگر تا چه حد در اين كشور نقش داشت كه به تمام سياست هاي
كلي كشور و تصميمهاي كلان مرتبط باشد؟ خانه سينما يكي از شعبات وزارت
ارشاد بود كه به آن مشاوره و كمك ميداد در امر حل اختلاف اعضا و
مسائلي مثل بيمه هاي آنان. سينما در حال حاضر خودش را از كمك افراد
معتبر و دانا محروم كرده است. اين فرافكني ها كمكي به حل مسائل
نميكند و با يك برنامه دقيق ميتوان توليد و توزيع را به روال نسبتاً
خوب گذشته بازگرداند. يكي از راهكارها ميتواند نشست و گفتگوي اعضا
باشد همچنين كميسيون فرهنگي مجلس هم بايد فعاليت هايي صورت دهد.
معاونت سينمايي بايد از بچه هاي با سابقه سينما مشاوره بگيرد و در غير
اين صورت به زودي شاهد به تعطيلي رسيدن كل سينما خواهيم بود، كما اينكه
بسته شدن سالن هاي خصوصي سينما هم چندان دور از انتظار نيست.
بسياري از عوامل توليد خانهنشين شدهاند
آناهيد آباد رييس انجمن دستياران كارگردان؛ درباره بحران توليد در
سينما و بيكاري عوامل مختلف طي گفتگويي با ما توضيح داد: طبق آماري كه
صنف ما از توليدات سال 90 داشته است، برعكس انبوه توليدي كه اتفاق
افتاده است، نزديك به 30 درصد اعضاي ما در پروژه هاي سينمايي اشتغال
داشتهاند. اين در شرايطي است كه نزديك به 70 درصد افرادي كه در فعاليت
هاي دستياري يا برنامهريزي مشاركت داشتهاند، يا افراد غيرحرفهاي
بودند يا رزومه كاري خوبي نداشتند. منظور من اين است كه تعداد زيادي از
اين دوستان اصلاً عضو صنف نبودند. الان شاهد آشفته بازاري در حوزه
سينما و تلويزيون هستيم كه هيچ چارهاي براي آن يافته نميشود. هميشه
اين رايج بوده است كه در فصل نخست سال نسبت به تابستان، پروژههاي
كمتري كليد بخورند، اما اين تفاوت فاحش توليدات در امسال و سال هاي
قبل، باعث افزايش مضاعف بيكاري شده است. الان تعداد زيادي از همكاران
ما در صنف، با تجربه و پيشينه و شناسنامه غني حرفه اي، بيكار هستند.
اين در حالي است كه سال گذشته هم همين افراد خانه نشين بودند و افراد
ديگري با دارا بودن نسبت هاي فاميلي با كارگردان و تهيهكننده، به
جاي آنها بر سر كار رفتند. اين يكي از بارزترين عوامل بيكاري افراد
حرفهاي و از مصاديق ناامني بازار كار و قابل اعتماد نبودن اصنافي مثل
خانه سينما و عدم كارايي مديران كلان سينما در اين راستاست. آباد، در
رابطه با اينكه آيا راه چارهاي وجود دارد يا خير، گفت: بله، قطعاً
راهكارهايي وجود دارد. آن چيزي كه قبلاً وجود داشت و رعايت هم ميشد
اين بود كه تمام عوامل يك پروژه الزاماً ميبايست عضو صنف ها و خانه
سينما باشند. ضامن اجرايي شدن اين قانون هم نمايندگان خانه سينما در
شوراهاي ارائه پروانه ساخت و صدور مجوزها و نظام پخش كشور بودند. يك
دوران با خواندن تيتراژ فيلم و ديدن اسامي ناآشنا، تهيهكننده را مورد
سؤال قرار ميدادند كه اين افراد را از كجا آوردي؟ الان كسي چنين چيزي
را نميپرسد. وقتي افراد ناشايست، به ناحق پست هايي را اشغال كنند،
خسارتهايي دارد كه آن را خود سينما ميپردازد.
آناهيد آباد در ادامه توضيح داد: در سال گذشته فيلمهايي توليد شده است
كه ميتوانست در 35 روز به اتمام برسد، اما با برنامهريزي 4 ماهه هم
خاتمه پيدا نكرده است. نقش نمايندگان صنوف و نهادي به نام خانه سينما،
مديريت فرآيند توليد فيلم و پخش آنها، در ضمانت بيكاري افراد مؤثر است.
آباد، اين بحران را مربوط به تمام حوزه ها قلمداد كرد و افزود: در
حوزه تهيهكنندگي هم با چنين معضلي رو به رو هستيم و افرادي در صحنه
حضور دارند كه معلوم نيست از كجا آمدهاند. كساني كه عقبه تهيهكنندگي
در سينما ندارد. تهيهكنندگي تنها به سرمايهداري نيست، هرچند ما
تهيهكنندگان بيپول را هم شاهد بودهايم! اصلاً وجاهت حرفهاي ندارند
و با بودجه دولتي دست به ساخت و توليد آثاري ميزنند كه به سبب غير
حرفهاي بودن، كيفيت حاصل كارشان هم ناديده، مشخص است. گذشته از آن، يك
نظام دلبخواهي در سينما شكل گرفته است كه بر مبناي آن، تهيهكننده هر
فردي را كه صرفاً دوست ميداشت، بر سركار ميآورد! اينكه چه فيلمنامه
اي تصويب شود و چه كساني با چه عواملي آنها را بسازند هم طبق يك سيستم
غيرحرفهاي انجام ميشود. فيلمبرداري داريم كه از جشنواره همين كشور
تنديس و سيمرغ گرفته، اما چند سال است كه بيكار باقي مانده است. الان
ويدئوچي عروسي ها، صدابردار يك فيلم سينمايي است! يك تدوينگر حرفهاي
از عرصه دور مانده در حالي كه اپراتور يك دفتر توليدات تيزرهاي
تبليغاتي، مونتاژ فيلمهاي سينمايي را انجام ميدهند. راهكار، همان
بازگشت به اصول اساسي صنفي است. تنظيم مناسبات سينمايي بر عهده صنوف
سينمايي است كه اگر به درستي صورت بگيرد، بسياري از مشكلات قابل حل
است. اين دستيار كارگردان در پايان اضافه كرد: عجيب است كه در يك نظام
مديريتي، فيلمهايي را مجموعه افراد ناكارآمد و غيرحرفهاي توليد كردند
و بنابه تصميمات مسئولان يا مجوز اكران نميگيرند يا نمايش عمومي خود
را به طور كامل سپري نميكنند. صحبت اين است كه يك مجموعه عوامل
غيرحرفهاي مشغول به كار هستند كه شاهد چنين اوضاعي هستيم.