در این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار ایسنا قرار گرفته، آمده
است: «مردم ایران و آنها که قلبشان برای فرهنگ و هنر ایران اسلامی می
تپد، طی سالهای اخیر شاهد جریانی بوده اند که کمر به قتل سینمای ایران
بسته است. جریانی که اگر تدبیر خردمندان آن را متوقف نکند، رفته رفته و
در آینده ای بسیار نزدیک، شاهد مرگ این سینما خواهیم بود. جریانی که
در گذشته ای نه چندان دور اعلان کرده بود که اگر قرار است فیلم های
دلخواه ما ساخته نشود، ایران نیز میتواند مثل بسیاری از کشورهای دیگر
سینما نداشته باشد! جریانی که میخواهد فیلمسازان مستقل از نگاه
انتقادی خود دست بکشند و بله قربانگوی آنها باشند. جریانی که برای
فیلمسازان فکور و جسور درخواست «اشد مجازات» میکند و به کمتر از اعدام
بسنده نمیکند.
جریانی که میخواهد فیلمساز متعهد و دلسوز را اسیر تنگ نظریهای
مجیزگویانه خود کند. جریانی که برخی دست اندرکاران و فیلمسازان سینما
را به ابزار ممیزی و سانسور سینما تبدیل کرده است. جریانی که حتی تحمل
فکر متفاوت را ندارد و میخواهد فیلمساز را در همان ایده اولیه
فیلمنامه متوقف کند و نگذارد نگاه های انتقادی از حصارهای ممیزی های
تودرتو که از محدوده های قانونی نیز بسیار تنگ تر است، عبور کند.
میخواهد جرأت فکر کردن را از اهالی سینما بگیرد. جریانی که از پر شدن
صندلی های سینما توسط مردم واهمه دارد و ترجیح میدهد فرزندان معصوم
این دیار اوقات خود را پای سریال های بی ارزش و مسخ کننده ماهواره
بگذرانند و تصویر واقعی زندگی خود را در سینمای ارزشمند ایران نبینند،
تا مبادا با حقایق پیرامون خود مواجه شوند. آنها خوب میدانند که
سینما، صرفاً سرگرم کننده نیست. روشنی بخش است. حقیقت یاب است.
دردمند است. دست های ناپاک را رسوا میکند. فرمایشی و بله قربانگو
نیست. در حالی که به تعبیر زیبای امام خمینی (ره) کار
«هنر در مدرسه عشق پرداختن به نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، سیاسی،
فرهنگی و نظامی است.»
صحیفه نور جلد 21
و در این میان بیم آن میرود مسئولان و مدیران فرهنگی کشور نیز
ناخواسته چنین جریانی را همراهی کنند و در تشییع پیکر بی جان این سینما
جلودار همه باشند! باید از این دسته از مسئولان پرسید که اگر فیلمسازی
با اثر هنری اش به جنگ اسلام نمایان نوکیسه رفت، آیا باید به اشد
مجازات تهدید شود؟ آیا اگر این سینما جریانات سوء اخلاقی برخی طبقات
اجتماعی را به چالش بکشد، مستحق آن است که در نمایش فیلمهایش از اکثر
سالن های سینمایی متعلق به بیت المال محروم باشد؟ آیا معنای حمایت از
هنر و هنرمند متعهد که دیدگاه های مستقل دارد، این است؟
آری سینمای ایران اکنون در حال احتضار است و این احتضار محصول افراط و
تفریط هایی است که خواسته یا ناخواسته، هم از سوی سازمانها و نهادهای
دولتی و نیمه دولتی، به سینما تحمیل شده و هم از طریق اعمال نظرهای
گروه های فشاری حقنه شده که نه تربیت یافته اندیشههای آرمانی معمار
انقلاب اسلامی اند و نه شناخت درستی از هنر حساس و مهمی چون سینما
دارند.
و در این میان تأسف از اندک رفیقان ناهمراهی است که اگرچه خود از اهل
سینمایند، اما افسوس و صد افسوس که هیزم بیار آتشی شده اند که برای
نابودی سینمای ایران افروخته شده است.»
اعضای شورای مرکزی، علیرضا داودنژاد، مهدی فخیم زاده، کیومرث پوراحمد،
مجید قاری زاده، مهرداد فرید، داود موثقی، منوچهر مصیری، محمد احمدی و
عزیزاله حمیدنژاد.