حبیب کاوش
کارگردان سینما و سخنگوی شورای صنفی نمایش معتقد است که مشکلاتی که
امروز بر سر اکران پیش آمده است؛ ریشه در حوادث و انتخابات سال
۸۸
دارد. کاوش درباره دلایل به
وجود آمدن مشکلات امروز برای سینما ایران با ايلنا گفتگويي كرده كه بخش
هايي از آن را ميخوانيد:

آیا ریشه مشکلات امروز سینما ریشه در اکران نوروز
۹۱
دارد و از آن زمان این مشکلات به وجود آمده است و دلایل آن چیست؟
اگر بخواهیم دقیق و آسیب شناسانه به وضعیت امروز اکران و مشکلات به
وجود آمده بپردازیم؛ باید کمی به عقب بازگردیم یعنی به انتخابات سال
۸۸
و حوادث بعد از آن. در جریان انتخابات سال
۸۸
یک جناح تصور میکرد که پیروز انتخابات است و به همین دلیل برای خود
حتی برنامهریزی کرده بود که چه فردی وزیر ارشاد و معاون سینمایی بشود
اما زمانی که جناح رقیب پیروز شد و وزیر ارشاد و معاون سینمایی براساس
سلیقه آنها انتخاب نشد، شروع به سنگ اندازی و چوب لای چرخ گذاشتن کرد و
آرام آرام غرولندها و همکاری نکردن ها شروع شد و مخالفان آرام آرام
وضعیت خود را مشخص کردند و در خانه سینما حضور پیدا کردند و خانه سینما
به سنگر مبارزه علیه جواد شمقدری و معاونت سینمایی تبدیل شد.
اما درگیری خانه سینما و معاونت سینمایی بیشتر بر سر فعالیت خانه سینما
بود و خانه سینما هیچ دخالتی در اکران نداشت؟
جدل خانه سینما و معاونت سینمایی ادامه داشت تا جایی که حتی به جشنواره
فیلم فجر در سال
۹۰
نیز کشیده شد. یک روز در یکی از برنامه های هفت و در روزهای پایانی
جشنواره در حالی که جواد شمقدری در برنامه حضور دارد؛ منوچهر محمدی به
روی خط میآید و از شمقدری ایراد میگیرد که این چه جشنواره ایست که
شما برگزار میکنید و بیش از
۱۵
فیلم درباره خیانت ساخته شده و این جشنواره برای سینمای ایران خوب نیست.
یعنی سنگ بنای آشفتگی در اکران از جشنواره فیلم فجر در سال
۹۰
آغاز شد؟
بله دقیقاً و کاملاً هم عمدی این کار صورت گرفت زیرا یک تهیه کننده آن
هم تهیه کننده ای که داناست و مشکلات را میداند نباید مانند یک ممیز
حرف بزند و در حوزه ممیزی وارد شود. پس اگر یک چنین فردی این گونه حرف
میزند معلوم است کاملاً آگاهانه و با هدف قبلی حرف خود را میزند. این
حرف مانند رها کردن یک سنگ از بالای کوه پر از برف به پایین بود. و
بعد از آن بسیاری از سایت ها شروع کردند نوشتن در این باره که چرا
فیلمهایی درباره خیانت ساخته شده است و همین طور تا نوروز
۹۱
ادامه داشت و مشکلات اکران در نوروز
۹۱
به وجود آمد.
ولی ابتدا شورای صنفی نمایش دعوا را با حوزه هنری به دلیل اکران نکردن
فیلم بوسيدن روي ماه آغاز کرد؟
اصلاً اینگونه نیست. در نوروز
۹۱
فیلم بوسيدن روي ماه اصلاً پروانه نمایش نداشت و چند ماه بعد پروانه
نمایش آن از سوی ارشاد صادر شد بنابراین شورای صنفی نمایش نمیتوانست
مجوز اکران بدهد زیرا پروانه نمایشی وجود نداشت. از طرف دیگر حوزه هنری
بعد از جشنواره فیلم فجر تلاش بسیاری کرده بود تا تعدای از فیلم ها
همچون «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» را اکران کند زیرا میدانست که فروش
خوبی خواهند داشت اما قبل از اینکه فیلم ها اکران و دیده شوند تعدای
از اعضای انصار حزب الله در جلوی ارشاد تجمع میکنند و خواستار اکران
نشدن فیلم میشوند. بعد مسئله به نماز جمعه کشیده میشود و ناگهان حوزه
هنری درحالی که با صاحبان فیلمها قرارداد داشت؛ فیلمها را از روی
پرده پایین میکشد و میگوید که این فیلمها موافق با موازین اسلامی
نیست.
زمانی که فیلم گشت ارشاد و زندگی خصوصی در حوزه اکران نشد؛ فیلم
«قلاده های طلا» جایگزین شد، براساس فرضیه شما اگر کسانی که به حوزه
هنری خط میدادند از شکست خوردگان انتخابات
۸۸
بودند این رفتار حوزه هنری متناقض با این فرضیه میشود؟
این حرف زمانی درست که طرف مقابل با یک ایدولوژی و دیدگاه مشخص فعالیت
کند. وقتی هدف آنها فقط زدن طرف مقابل به هر قیمتی است و اهداف سیاسی
دارد و میخواهد ارشاد را بکوبد؛ از هر وسیله ای و ترفندی استفاده
میکند. در ادامه نیز تعدادی از مدیران خانه سینما به حوزه هنری آمدند
و ادامه اتفاقات با خط دهی آنها صورت گرفت.
بعد شما حوزه هنری را تحریم کردید و فیلم نداید؟
از ابتدا این کار را نکردیم با آنها صحبت کردیم و موضوع را جا انداختیم
اما حوزه هنری بازهم قبول نکرد فیلمی را اکران کند و ما به دنبال این
کار به سینما آزادی فیلم ندادیم. بعد به ما اعلام شد که موضوع حل شده
است و قرار شده که به آنها فیلم بدهیم ولی حوزه هنری باز دوباره این
رفتار خود را تا پایان تابستان ادامه داد و فیلم های «خوابم می آد» و
«همه چی آرومه» را اکران نکرد. ما هم به همین دلیل اجازه نمایش فیلم
«کلاه قرمزی و بچه ننه» را صادر نکردیم.
عملکرد
حوزه هنری باعث شد دو بخش اصلی سینمای ایران یعنی مخاطب و تولید دچار
ضرر شود و به دنبال آن ریزش مخاطب به وجود آمد. براساس یک آمار از سال
۷۰
الی
۸۹
ریزش تماشاچی در سینما ایران به وجود آمد اما از سال
۸۹
تعداد مخاطبان رشد کرد و درحالی که فروش فیلم در تهران در سال
۸۹،
۹
میلیارد تومان بود در سال
۹۰
به
۲۲
میلیارد تومان رسید همچنین در بخش تولید نیز تولید فیلم ها افت کرد
زیرا تماشاگر متوجه شد که فیلمهایی که امروز در حال اکران است؛
فیلمهایی نیست که درد وی را بگوید و از سینما قهر کرد. این رفتار حوزه
هنری باعث شد تا ارشاد سختگیری بیشتری درباره فیلم ها انجام دهد و در
دادن پروانه نمایش و ساخت محکمتر برخورد کند و از طرف دیگر فیلمسازان
نیز دچار خودسانسوری شوند نتیجه این عملکرد را امسال در جشنواره فیلم
فجر میبینیم.